ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه روشهای درونیابی بر پایه فضای فیزیوگرافی و گشتاورهای خطی احتمال در تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب در استان مازندران
حداکثر دبی لحظهای سالانه 38 ایستگاه هیدرومتری استان مازندران با حداقل و حداکثر طول آماری 13 و 56 سال و خصوصیات فیزیوگرافی و اقلیمی حوضههای آبریز گردآوری شد. در ابتدا، با استفاده از روش درونیابی بر پایه فضای فیزیوگرافی (PSBI) مناطق همگن در فضای فیزیوگرافی و براساس رویکرد همسایگی هیدرولوژیکی تعیین گردید. طراحی فضای فیزیوگرافی با استفاده از شش متغیر فیزیوگرافی مؤثر بر سیلاب و روش تجزیه مؤلفههای اصلی چند متغیره انجام شد. در تمام دورههای بازگشت 10، 20، 50 و 100 سال، مدل نمائی بعنوان بهترین مدل نیمتغییرنما انتخاب گردید؛ و برآوردهای منطقهای با استفاده از تکنیک کریجینگ معمولی در فضای فیزیوگرافی بدست آمد. سپس به منظور بررسی صحت نتایج، از روش گشتاورهای خطی نیز برای تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب استفاده شد. در این روش مناطق همگن براساس الگوریتم خوشهبندی سلسله مراتبی وارد تعیین گردیدند. همگنی مناطق بدست آمده از خوشهبندی با استفاده از آزمونهای همگنی و ناهماهنگی بررسی شد. سپس با استفاده از آزمون نکویی برازشZDIST ، توزیع لجستیک تعمیم یافته برای هر سه خوشه بعنوان بهترین توزیع منطقهای انتخاب گردید و برآوردهای منطقهای براساس پارامترهای توزیع منتخب بدست آمد. در نهایت عملکرد دو روش با استفاده از روش ارزیابی جک نایف و چهار شاخص آماری BIAS، BIASr،RMSE وRMSEr بررسی گردید. نتایج نشان داد روش PSBI براساس هر چهار شاخص در نظر گرفته شده، عملکرد بهتری نسبت به روش گشتاورهای خطی ارائه میدهد و با افزایش دوره بازگشت کیفیت برآوردهای آن بهبود مییابد، در حالی که روش گشتاورهای خطی برای دورههای بازگشت کوتاه عملکرد بهتری را ارائه میدهد
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2356_141ccc495fb02c667a8708df2871a567.pdf
2015-05-22
1
24
تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب
گشتاورهای خطی
زمینآمار
فضای فیزیوگرافی
استان مازندران
زهرا
شیخ
z.sheikh03@gmail.com
1
دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
عبدالحمید
دهواری
adehvari2003@yahoo.com
2
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه زابل
AUTHOR
احمد
پهلوانروی
a_pahlavan_r@yahoo.com
3
استادیار دانشکده منابع طبیعی زابل
AUTHOR
فرهاد
فرسادنیا
farhadfarsad@ymail.com
4
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
محاسبه دبی جریان در مجرای اصلی و دشتهای سیلابی مقاطع مرکب با استفاده از روشهای نوین بهینهسازی
هیدرولیک جریان در مقاطع مرکب به دلیل تبادل مومنتوم بین مجرای اصلی و دشتهای سیلابی پیچیده است. اکثر مطالعات در این زمینه بر محاسبه سرعت متوسط و دبی کل جریان متمرکز میباشد، در حالیکه توزیع دبی جریان در مجرای اصلی و دشتهای سیلابی هم مهم است. در شرایط سیلاب و ورود جریان به دشتهای سیلابی، انتقال رسوب کف و معلق فقط توسط دبی مقطع اصلی انجام شده و نقش دبی جریان در دشتهای سیلابی ناچیز است. همچنین برای پیشبینی تغییرات مورفولوژی رودخانهها، تعیین سرعت و تنش برشی در مجرای اصلی و دشتهای سیلابی به صورت تفکیک شده لازم بوده و استفاده از سرعت متوسط نتایج دقیقی ارائه نمی-کند. در این تحقیق، با استفاده از 102 داده دبی-اشل از 14 کانال آزمایشگاهی با مقطع مرکب، دبی تفکیکی جریان در این کانالها به کمک دو روش نوین بهینهسازی برنامهریزی ژنتیک و مدل درخت تصمیم محاسبه شده و با نتایج روشهای تجربی مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که این دو روش به ترتیب با خطای متوسط 1/2 و 6 درصد قابلیت مناسبی در برآورد دبی جریان در مجرای اصلی مقاطع مرکب آزمایشگاهی دارند. روش تجزیه قائم مقطع مرکب با خطای حدود 19 درصد بیشترین خطا را در بین روشهای تجربی دارا میباشد. برای برآورد دبی جریان در دشتهای سیلابی، علاوه بر روشهای برنامهریزی ژنتیک و مدل درخت تصمیم، روش تجزیه قائم مقطع مرکب نیز دارای دقت مناسبی است.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2357_1484a283e3219cf0e9717a7dbf9cd59b.pdf
2015-05-22
25
48
مقاطع مرکب
دبی مقطع اصلی
روش برنامه ریزی ژنتیک
مدل درخت تصمیم
داده های آزمایشگاهی
عبدالرضا
ظهیری
zahiri_reza@yahoo.com
1
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
مهدی
صالحی
eng.salehi.m@gmail.com
2
دانشگاه آزاد تهران مرکز
AUTHOR
خلیل
قربانی
ghorbani.khalil@yahoo.com
3
دانشگاه علوم کشاورزی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر اقلیمهای متفاوت بر تغییر شاخصهای فرسایش پذیری خاکهای لسی در استان گلستان
با توجه به اینکه مفهوم فرسایشپذیری پیچیده است از شاخصهایی جهت ارزیابی آن استفاده میشود. اقلیم به عنوان یکی از عوامل خاکساز، تأثیر عمدهای بر این شاخصها دارد. مطالعه حاضر به منظور، تعیین اثر اقلیمهای متفاوت بر تغییر شاخصهای فرسایشپذیری خاکهای لسی در استان گلستان انجام گرفت. به منظور انجام این مطالعه دو ترانسکت در اراضی شیبدار لسی استان اما با شرایط اقلیمی متفاوت انتخاب گردید. نمونه برداریها از 7 منطقه با 6 تکرار و از عمق 0 تا 30 و 30 تا 60 سانتیمتری در طول دو ترانسکت انجام شد.شاخصهای ویشمایر و اسمیت، چن و بایکاس اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تغییرات خصوصیات اندازهگیری شده در ترانسکت اولیعنی از شمال به طرف جنوب و (ترانسکت دوم)از شرق به غرب استان از روند خاصی پیروی میکنند به طوری که مقدار ماده آلی و درصد رطوبت اشباع باافزایش بارندگی و کاهش دماافزایش یافت. تغییرات میانگین ماده آلی در طول دو ترانسکت از 4/0 تا 5/3 درصد متغیر بود.در این مسیر مقدار آهک، واکنش و هدایت الکتریکی با افزایش بارندگی کاهش مییابد.تغییرات شاخص بایکاس از 09/2 تا 2/14 و شاخص چن 05/59 تا 61/447 سانتیمول بر لیتر بود و هر دو شاخص در طول هر دو ترانسکت روند کاهشی داشتند.تغییرات شاخص فرسایشپذیری خاک (K) از 040/0 تا 083/0 مگا گرم ساعت بر مگا ژول میلیمتر بود و در طول هر دو ترانسکت روند کاهشی داشت. نتایج نشان داد تغییر اندازه ذرات بدلیل افزایش هوادیدگی در فرسایشپذیری خاکهای لسی تأثیر بسزائی دارد.با توجه به اینکه مفهوم فرسایشپذیری پیچیده است از شاخصهایی جهت ارزیابی آن استفاده میشود. اقلیم به عنوان یکی از عوامل خاکساز، تأثیر عمدهای بر این شاخصها دارد. مطالعه حاضر به منظور، تعیین اثر اقلیمهای متفاوت بر تغییر شاخصهای فرسایشپذیری خاکهای لسی در استان گلستان انجام گرفت. به منظور انجام این مطالعه دو ترانسکت در اراضی شیبدار لسی استان اما با شرایط اقلیمی متفاوت انتخاب گردید. نمونه برداریها از 7 منطقه با 6 تکرار و از عمق 0 تا 30 و 30 تا 60 سانتیمتری در طول دو ترانسکت انجام شد.شاخصهای ویشمایر و اسمیت، چن و بایکاس اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که تغییرات خصوصیات اندازهگیری شده در ترانسکت اولیعنی از شمال به طرف جنوب و (ترانسکت دوم)از شرق به غرب استان از روند خاصی پیروی میکنند به طوری که مقدار ماده آلی و درصد رطوبت اشباع باافزایش بارندگی و کاهش دماافزایش یافت. تغییرات میانگین ماده آلی در طول دو ترانسکت از 4/0 تا 5/3 درصد متغیر بود.در این مسیر مقدار آهک، واکنش و هدایت الکتریکی با افزایش بارندگی کاهش مییابد.تغییرات شاخص بایکاس از 09/2 تا 2/14 و شاخص چن 05/59 تا 61/447 سانتیمول بر لیتر بود و هر دو شاخص در طول هر دو ترانسکت روند کاهشی داشتند.تغییرات شاخص فرسایشپذیری خاک (K) از 040/0 تا 083/0 مگا گرم ساعت بر مگا ژول میلیمتر بود و در طول هر دو ترانسکت روند کاهشی داشت. نتایج نشان داد تغییر اندازه ذرات بدلیل افزایش هوادیدگی در فرسایشپذیری خاکهای لسی تأثیر بسزائی دارد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2358_ed6af4f28a156a81e3a44895a5b67baf.pdf
2015-05-22
49
70
شاخصهای فرسایش پذیری
ردیف اقلیمی
خاکهای لسی
استان گلستان
امیر
جعفری هنر
jfr_amir@yahoo.com
1
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
فرشاد
کیانی
kianifarshad@yahoo.com
2
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
فرهاد
خرمالی
khormali@yahoo.com
3
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه عددی پایداری کانالهای آبرفتی مرکب با استفاده از نتایج تجربی
اولین قدم در طراحی و مدیریت بهینه روش های کنترل سیلاب، شناسایی مناسب رفتار رودخانه در هنگام وقوع سیل است. در هنگام سیلاب تداخل جریان بین مقطع اصلی و دشتهای سیلابی و انتقال مومنتوم در سطح تماس بین دو مقطع جزئی، باعث ایجاد افت انرژی شده و مقطع عرضی کانال بسیار پیچیده خواهد شد. تمایز اصلی مقاطع مرکب با مقاطع ساده ناشی از همین پدیده است. هدف از این پژوهش بررسی پارامترهای هندسی و روند پایداری دینامیکی کانالهای پایدار ساده و مرکب میباشد. بدین منظور یک کانال آزمایشگاهی توسط نرمافزار GSTARS4.0 که یک مدل ریاضی بوده و بر اساس کمینه نمودن قدرت جریان عمل میکند، مدل سازی گردید. واسنجی مدل بر اساس رقوم سطح آب، پارامترهای هندسی کانال، معادلههای حمل رسوب و ضریب زبری انجام شده و تعدادی از دادهها که در واسنجی مدل به کار نرفته بودند به منظور صحتسنجی مدل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاکیست کانالهای مقطع پر هندسه هیدرولیکی اولیه خود را تغییر داده و به پایداری رسیدند. در ادامه کانالهای پایدار در معرض جریان سیلابی قرار گرفته و وضعیت جدیدی از پایداری را تجربه مینمایند بطوریکه با افزایش شیب طولی، عرض نسبی کاهش و عمق نسبی با زمان افزایش مییابد. نتایج همچنین در محدوده عمقهای نسبی تجربه شده نشان میدهد که محاسبه دبی به صورت مقطع واحد برای کانال توسعه یافته مرکب، مناسبتر از روش تجزیه مقطع میباشد و نسبت تنش برشی ظاهری به تنش برشی متوسط کانال اصلی در اعماق نسبی کم 4 برابر اعماق نسبی بزرگتر بدست آمده است.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2359_4d04402d0adf739a179f062c6ee510df.pdf
2015-05-22
71
89
رژیم کانال
جریان سیلابی
تنش برشی
GSTARS4.0
رضا
میر
mir_reza62@yahoo.com
1
کارشناس ارشد سازه های هیدرولیکی
LEAD_AUTHOR
غلامرضا
عزیزیان
g.azizyan@eng.usb.ac.ir
2
عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آزمایشگاهی الگوی جریان و آبشستگی پیرامون تکیه گاه پل با مقطع مستطیلی
تاکنون مطالعات مختلفی در خصوص شناخت مکانیزم آبشستگی اطراف سازههای هیدرولیکی و به خصوص پلها انجام شده است. در زمینهی آبشستگی اطراف پلها تمرکز تحقیقات بیشتر بر روی پایه بوده است تا تکیهگاه؛ در حالی که بررسی آمار مرتبط با شکست پلها نشان میدهد که بیشتر تخریبها مربوط به تکیهگاه بوده است و بالطبع هزینههای بیشتری نیز در این بخش صرف شده است. بررسی منابع نشان میدهد که شکل تکیهگاه بر میزان آبشستگی پیرامون آن تاثیر بسزایی دارد و در بین اشکال مختلف تکیهگاه، تکیهگاه مستطیلی بیشترین میزان آبشستگی را دارد. بنابراین در تحقیق حاضر با انتخاب شکل مستطیلی برای تکیهگاه، علاوه بر بررسی تاثیر عدد فرود، تاثیر پارامتر طول بیبعد (نسبت عرض به طول) تکیهگاه نیز بر میزان آبشستگی پیرامون آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش عدد فرود و همچنین کاهش پارامتر طول بیبعد تکیهگاه، آبشستگی افزایش مییابد. در ادامهی این تحقیق مولفههای سهبعدی سرعت جریان پیرامون تکیهگاه با استفاده از سرعتسنج الکترومغناطیس تعیین و برای رسم میدان جریان مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وجود گرداب عمودی در گوشهی بالادست تکیهگاه از عوامل موثر بر ایجاد حداکثر عمق آبشستگی در این نقطه میباشد. همچنین نتایج این تحقیق موید تاثیر جریان روبهپایین و گردابهای ایجاد شده بر میزان و توسعهی آبشستگی پیرامون تکیهگاه پل میباشد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2360_1618b8392e7ec4d37bd45569d927079e.pdf
2015-05-22
91
110
الگوی جریان
مدل آزمایشگاهی
آبشستگی
تکیه گاه پل
حسین
خزیمه نژاد
hkhozeymeh@yahoo.com
1
عضوهیات علمی/دانشگاه بیرجند
LEAD_AUTHOR
مهدی
قمشی
m.ghomeshi@yahoo.com
2
عضو هیات علمی/دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
محمود
شفاعی بجستان
m_shafai@yahoo.com
3
عضو هیات علمی/ دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
یوسف
رمضانی
y.ramezani@birjand.ac.ir
4
عضو هیات علمی/دانشگاه بیرجند
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شبیه سازی هیدرولیک جریان در سازه ترکیبی سرریز - دریچه با استفاده از نرم افزار Flow3D
در سازههای ترکیبی سرریز - دریچه، تداخل جریان از زیر دریچه و روی سرریز باعث اختلاط شدید در جریان و تغییر در توزیع تنشهای برشی کف میشود. از اینرو شبیهسازی عددی الگوی جریان عبوری از این سازهها بسیار پیچیده است. هدف اصلی از انجام این تحقیق، شبیهسازی عددی الگوی جریان در پاییندست این سازهها با استفاده از مدل Flow3D است. نرم افزارFlow3D یک نرمافزار قوی در زمینه دینامیک سیالات محاسباتی است که برای حل مسائل با هندسه پیچیده مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل برای شبیهسازی جریانهای سطح آزاد سهبعدی غیرماندگار با هندسه پیچیده کاربرد فراوانی دارد. برای ارزیابی این نرمافزار با بکارگیری روش حجم سیال (VOF) در تخمین پارامترهای جریان در سازههای ترکیبی، از برخی دادههای آزمایشگاهی صورت گرفته در این تحقیق استفاده شد، بهطوریکه نتایج حاصل از شبیهسازی عددی با استفاده از مدل آشفتگی RNG k-ε با آن مقایسه گردید. نتایج آمار خطا برای معادله بدست آمده برای نسبت دبیهای عبوری از رو و زیر سازه (معادله 13) نسبت به دادههای محاسباتی نرمافزار بر اساس جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب تعیین (R2) بررسی شد و مقدار RMSE برابر 0994/0 و مقدار R2 برابر 992/0 بدست آمد. نتایج نشان میدهد که مدل Flow3D با دقت بالایی میتواند جهت شبیهسازی پروفیل سطح آب و محاسبه نسبت دبی عبوری از روی سرریز به میزان دبی عبوری از زیر دریچه مورد استفاده قرار گیرد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2361_16ffca8843591aece9e7a5644655525e.pdf
2015-05-22
111
129
جریان ترکیبی
سرریز - دریچه
مدلسازی عددی
Flow3D
محمد
کاهه
kahemohamad@gmail.com
1
دانشجو
AUTHOR
امیراحمد
دهقانی
amirahmad.dehghani@gmail.com
2
استاد
LEAD_AUTHOR
مهدی
کاهه
mehdi.kaheh.17@gmail.com
3
استاد
AUTHOR
عبدالرضا
ظهیری
zahiri_reza@yahoo.com
4
استاد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر تغییر اقلیم آینده بر احتمالات انتقال طبقات خشکسالی در اقلیمهای حدی ایران (مطالعه موردی: ایستگاههای بندر انزلی و بوشهر)
هدف از این مطالعه مقایسه فراوانیهای انتقال و فراوانیهای غیر شرطی خشکسالی در شرایط تغییر اقلیم آینده با شرایط اقلیم فعلی در دو اقلیم حدی ایران (بندر انزلی و بوشهر) میباشد. ریزمقیاس نمایی شرایط اقلیم آتی بر مبنای مدل LARS-WG در دوره آماری 2100-2056 به انجام رسید. دوره پایه مطالعه در هر دو ایستگاه، دوره 2005-1956 انتخاب شد. سپس، شاخص بارندگی استاندارد تعدیل شده در سه مقیاس زمانی شامل 3 ماهه، 6 ماهه و 12 ماهه در دورههای فعلی و آتی محاسبه و طبقه بندی گردید. به منظور مقایسه فراوانی های انتقال در دوره آتی با دوره پایه لازم بود تا وابستگی فراوانیهای انتقال به مقیاس زمانی خشکسالی و شرایط اقلیمی بررسی شود. این کار به کمک مدلهای لوگ-خطی چهار بعدی صورت گرفت و بهترین ساختار مدل لوگ-خطی با استفاده از روش حذف پس-رو تعیین شد. بر مبنای مدل بهینه لوگ-خطی ماتریس فراوانی های مورد انتظار محاسبه شد. آزمون نسبت بختها برای مقایسه فراوانیهای انتقال طبقات خشکسالی در دو حالت، یکی در شرایط تغییر مقیاس زمانی خشکسالی و دیگری، در شرایط تغییر اقلیم آینده اجرا گردید. نتایج تحقیق حاکی از افزایش معنیدار فراوانیهای انتقال در ایستگاه بندر انزلی (انتقال از طبقه خشکسالی شدید به غیر خشکسالی و بالعکس) و کاهش معنیدار در ایستگاه بوشهر (ماندگاری در طبقه خشکسالی شدید) بود. از نظر فراوانی های غیرشرطی نیز مشخص شد که فراوانی طبقه بسیار شدید خشکسالی (در ایستگاه بندر انزلی) و طبقه متوسط خشکسالی (در ایستگاه بوشهر) در آینده نسبت به گذشته افزایش می یابد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2362_c46fcb5627124a9bedf086291527b7df.pdf
2015-05-22
131
150
تغییر اقلیم
خشکسالی
شاخص بارندگی استاندارد تعدیل شده
مدل لوگ-خطی
اقلیمهای حدی
جواد
بذرافشان
jbazr@ut.ac.ir
1
عضو هیئت علمی/دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
سمیه
حجابی
somayeh.hejabi@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
آیدا
هاشمی نسب
ai.hashemi@ut.ac.ir
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه مدل های غیرخطی سری زمانی و برنامه ریزی ژنتیک در پیش بینی جریان روزانه رودخانه ها (مطالعه موردی: رودخانه باراندوزچای ارومیه)
در این مطالعه برای پیش بینی جریان روزانه رودخانه باراندوزچای ارومیه در دوره آماری 1388-1352، از مدل غیرخطی سری زمانی دوخطی و روش برنامه ریزی ژنتیک استفاده و نتایج بر اساس شاخص های آماری جذر میانگین مربعات خطا و ضریب همبستگی مورد مقایسه قرار گرفت. در مطالعه حاضر مدل دوخطی BL(1,11,1,1) با داشتن کمترین مقدار معیار اکایکه اصلاح شده به عنوان مدل مناسب سری روزانه انتخاب و پس از انجام آزمون نکویی برازش الگوی مذکور برای پیش بینی جریان روزانه رودخانه باراندوزچای به کار برده شد. نتایج نشان داد که این الگو از توانایی لازم برای مدل سازی جریان روزانه برخوردار است. ضریب همبستگی وجذر میانگین مربعات خطا برای مدل BL(1,11,1,1) در مرحله صحت سنجی به ترتیب معادل 902/0 و ( )520/3 محاسبه شد. به منظور مدل سازی جریان روزانه رودخانه با برنامه ریزی ژنتیک از حافظه های دبی یک روز قبل، دو روز قبل تا چهار روز قبل استفاده شد. نتایج نشان داد که تا حافظه سه روز قبل دقت مدل سازی رو به بهبود بوده و بعد از آن کاهش می یابد. ضریب همبستگی و جذر میانگین مربعات خطا در بهترین حالت برنامه ریزی ژنتیک در مرحله صحت سنجی به ترتیب 928/0 و ( )863/2 می باشد. به طور کلی با مقایسه نتایج حاصل از دو الگوی مذکور می توان نتیجه گرفت که برنامه ریزی ژنتیک با 9/22 درصد خطای کمتر نسبت به مدل دوخطی، جریان روزانه رودخانه باراندوزچای را پیش بینی می کند.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2363_937fd04fadb58d18facc59d1290aceb3.pdf
2015-05-22
151
169
آبدهی
برنامه ریزی ژنتیک
پیش بینی
دوخطی
صحت سنجی
فرشاد
احمدی
f.ahmadi@scu.ac.ir
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
یعقوب
دین پژوه
dinpashoh@yahoo.com
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
احمد
فاخری فرد
affard312@yahoo.com
3
دانشگاه تبریز
AUTHOR
کیوان
خلیلی
khalili2006@gmail.com
4
دانشگاه ارومیه
AUTHOR
صابره
دربندی
sdarbandi.tabrizu@yahoo.com
5
دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بومیسازی فایل اقلیم مدل پروژه پیش بینی فرسایش آبی (WEPP) (مطالعه موردی: پایگاه تحقیقاتی سنگانه، خراسان رضوی)
فرسایش خاک اثرات درون حوزهای شامل کاهش حاصلخیزی خاک و اثرات برون حوزهای شامل کاهش کیفیت آب، را در پی دارد. در کشور ما نیز فرسایش هر ساله خسارات جبران ناپذیری را به اکوسیستمهای حوزههای آبخیز و اقتصاد کشور وارد میسازد. تدوین و اجرای مؤثر برنامههای مهار فرسایش، نیاز به درک کامل فرآیندهای آن، توانایی در اندازهگیری و برآورد دقیق شدت فرسایش، شناخت عمیق مسأله و اعمال تکنیکهای علمی در کنترل آن دارد. در بیشتر حوزههای آبخیز، دادههای مورد نیاز برای برآورد رسوب در پایین دست دامنهها وجود ندارد. از طرفی به-دلیل مشکلات اجرایی و وسعت حوزهها، امکان استفاده از روشهای مستقیم مانند پلاتگذاری، روشهای هیدرولیکی و هیدرولوژیکی برای محاسبه فرسایش در دامنهها بهجز موارد محدود و برای حوزههای کوچک وجود ندارد. راه مناسب دیگری که برای به دست آوردن مقدار فرسایش و رسوب وجود دارد، اندازهگیری غیر مستقیم به کمک روابط و مدلهای ارائه شده، است. در این رابطه مدلهای شبیهساز به ابزارهای با اهمیتی جهت آنالیز فرآیندهای طبیعی دامنهها و حوزههای آبخیز و همچنین توسعه سناریوهای مختلف مدیریتی آبخیزداری تبدیل شدهاند. مدل WEPP، یکی از مشهورترین مدلهای فرآیند محور است که با پایه فیزیکی میتواند هدر رفت خاک و رسوبگذاری را با استفاده از مکانیسمها و فرآیندهای توزیعی زمانی و مکانی روی دامنهها و در داخل آبراههها پیشبینی کند. مدل WEPP در دو مقیاس دامنه و حوزه آبخیز قابل استفاده بوده و قادر است میزان فرسایش، رسوب و رواناب را به صورت سالهای متوالی و یا برای یک رگبار برآورد کند. مدل دامنه WEPP دارای چهار بخش اقلیم، خاک، مدیریت و توپوگرافی است و در مدل حوزه آبخیز علاوه بر این چهار بخش، دادههای مربوط به تأسیسات آبخیزداری، کانال و مخازن نیز اضافه میشود لذا برای اجرای مدل، باید اطلاعات اقلیمی را به فرمت قابل قبول توسط مدل WEPP تبدیل کرد که تهیه این فایل اقلیمی برای مناطقی با مشکل داده، کار سخت و گاهی غیر ممکن است. همین امر سبب شده است تا اکثر کاربران مدل WEPP برای ساخت فایل اقلیمی از ایستگاه مشابهی در آمریکا استفاده کنند که این امر میزان کارایی مدل را در مناطق خارج از آمریکا کاهش میدهد. لذا در این مطالعه سعی شده است تا فایل اقلیمی مدل WEPP با استفاده از دادههای هواشناسی منطقه مورد مطالعه (سنگانه مشهد) و برنامه BPCDG تولید شود. فایل نهایی در مدل WEPP استفاده شده و بنابراین از خطای احتمالی در برآورد پارامترهای اقلیمی کاسته میشود. بدین منظور پس از تهیه اطلاعات اقلیمی مورد نیاز، فایلهای ورودی برنامه BPCDG در برنامه Notpad تهیه و به مدل معرفی شده و فایل اقلیمی نهایی ایجاد شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که مدل WEPP قادر است تا این فایل اقلیمی را شناسایی و اطلاعات آن را به درستی بخواند. همین امر سبب میشود که دقت نتایج مدل نیز افزایش یابد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2364_fef9f85266dd2dd99bdee087a2947487.pdf
2015-05-22
171
190
مدل WEPP
برنامه BPCDG
CLIGEN
داده هواشناسی
حوزه سنگانه
شهربانو
عباسی جندانی
sh.abbasi@ut.ac.ir
1
دانشجو/ دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
علی
طالبی
talebisf@yazd.ac.ir
2
دانشیار- دانشگاه یزد
AUTHOR
علی اکبر
عباسی
ak_abbasi@yahoo.com
3
استادیار/ مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی انتقال رسوب و تغییرات بستر رودخانه با استفاده از مدل ریاضی Gstars3 ( مطالعه موردی: رودخانه گاوه رود)
چکیدهمطالعه رفتار مواد رسوبی و تأثیر آن بر تغییر مورفولوژی رودخانه و هیدرولیک آن دارای اهمیت فراوانی است. همچنین به منظور بررسی دقیق مساله رسوب در مخازن سدها بایستی فرآیند انتقال رسوب در رودخانه را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که استفاده از روشهای ریاضی مبتنی بر معادلات حاکم بر پدیده انتقال و توزیع رسوبات یکی از مناسبترین روشها میباشد؛ در این مقاله انتقال رسوب در بخشی از رودخانه گاوه رود با استفاده از مدل ریاضیGstars3 شبیه سازی گردید. مدل با استفاده از مفهوم لوله جریان دارای قابلیت شبیهسازی و پیشبینی تغییرات بستر رودخانه در هر دو جهت طولی و عرضی میباشد. هدف از این مطالعه انتخاب مدل ریاضی مناسب جهت برآورد نرخ انتقال رسوب است، به نحوی که قادر به شبیه سازی با دقت مناسب در رودخانه باشد. با استفاده از مدل ریاضی رسوبات سالیانه در حدود 620 هزار مترمکعب برآورد گردید. مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی با مقادیر مشاهداتی نشان داد که تابع انتقال رسوب یانگ (1979) بهترین معادله برای شبیه سازی انتقال رسوب میباشد و با شرایط رودخانه تطابق بیشتری دارد. در نهایت حساسیت مدل نسبت به تغییر پارامترهای مؤثر بر پدیده انتقال رسوب و تأثیر آنها بر حجم رسوبات و پروفیل طولی رودخانه سنجیده شد. نتایج نشان داد مدل نسبت به تغییر تابع انتقال رسوب دارای بالاترین میزان حساسیت می باشد.واژههای کلیدی: شبیه سازی، مدل ریاضیGstars3، لوله جریان، تابع انتقال رسوب، حساسیت مدل
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2365_e4d5884964faa42c2b008c87c9228e94.pdf
2015-05-22
191
210
واژههای کلیدی: شبیه سازی
مدل ریاضیGstars3
لوله جریان
تابع انتقال رسوب
حساسیت مدل
سیدحسن
گلمایی
sgolmai@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری-گروه مهندسی آب
AUTHOR
میرخالق
ضیا تبار احمدی
mzahmadi@yahoo.com
2
استاد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری-گروه مهندسی منابع آب
AUTHOR
آزاده
بطنی
azadehbatny@gmail.com
3
کارمند
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی دشت بجستان جهت مصارف کشاورزی با استفاده از روش کریجینگ شاخص
بهره برداری و استفاده غیر اصولی از منابع آبهای زیرزمینی باعث افت سطح و کاهش کیفیت این آبها شده است. این پژوهش با هدف مدلسازی تغییرات مکانی ویژگیهای شیمیایی آبهای زیرزمینی دشت بجستان با استفاده از روشهای زمین آماری کریجینگ معمولی و کریجینگ شاخص جهت مصارف کشاورزی انجام گرفته است. پارامترهای شیمیایی از کل ویژگیهای آب زیرزمینی و از کیفیت آب مربوط به 61 حلقه چاه انتخاب شدند. هر کدام از پارامترهای اندازه گیری شده با استاندارد مصرف FAO جهت کشاورزی مورد مقایسه قرار گرفت. از بین پارامترهای مذکور سه پارامتر سدیم (Na)، نسبت جذبی سدیم (SAR) و شوری (EC) از حد مجاز برای کشاورزی بیشتر بودند. در ابتدا نرمال بودن دادهها مورد بررسی و دادههای غیر نرمال به روش لگاریتمگیری، نرمال گردیدند. سپس تجزیه و تحلیل واریوگرامها برای این سه پارامتر محاسبه شدند. معیار ارزیابی در این پژوهش مقادیر میانگین خطا (ME) و مجذور میانگین خطا (RMSE) با استفاده از روش اعتبار سنجی بود. سپس نقشههای پتانسیل کمی مربوط به این سه پارامتر با استفاده از کریجینگ معمولی تهیه شد و در ادامه روش کریجینگ شاخص برای تهیه نقشههای ریسک عناصر کیفی در آب به کار گرفته شد. نتایج نشان داد پارامترهای EC و SAR در اکثر چاهها از حد استاندارد بالاتر بوده و بیشترین محدودیت مربوط به EC در آبهای زیرزمینی منطقه مورد مطالعه میباشد که در بیش از 59 حلقه چاه مهمترین عامل کاهش کیفیت آب میباشد و مصرف آب این چاهها میتواند در دراز مدت باعث شورشدن و کاهش نفوذپذیری خاک گردند.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2366_3894df0c9b6cc64a1a7681b54a8a27f2.pdf
2015-05-22
211
229
دشت بجستان
آب زیرزمینی
کریجینگ معمولی
کریجینگ شاخص
ابوالفضل
بامری
abolfazl_bameri@yahoo.com
1
دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
حلیمه
پیری
h_piri2880@yahoo.com
2
دانشگاه زابل
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مکان یابی مناسب سدهای کوتاه خاکی با استفاده از معیارهای حذفی و تحلیل سلسله مراتبی(مطالعه موردی: حوزه آبخیز کال آجی, استان گلستان)
امروزه در دنیا آب یکی از مهمترین ارکان توسعه پایدار بهشمار میرود. توزیع بارش در بسیاری از مناطق کشور بهگونهای است که در فصولی از سال بارش بیش از حد مورد نیاز و در فصول باقیمانده سال بارش کمتر از حد نیاز است. که این مسئله باعث بروز مشکلاتی مانند کمبود آب در فصول کم آبی و بروز سیلهای مخرب در فصول پر آب میشود. در این مناطق بهمنظور مدیریت منابع آب، از ذخیره آب در فصول پرآبی و استفاده از آن در فصول کمآبی بهره گرفته میشود. در بسیاری از مناطق جهان به خصوص نواحی خشک و نیمهخشک، برای مقابله با کم آبی و سیلابهای بزرگ، احداث سدهای کوتاه خاکی یکی از پیشنهادات مؤثر میباشد. در این زمینه سنجش از دور این توانایی را دارد که اطلاعات مفیدی را با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالایی بخصوص در نواحی که اطلاعات کافی دردسترس نباشد در اختیار ما قرار دهد. در این پژوهش مراحل و شاخصهای مؤثر در تعیین مکان مناسب جهت احداث سدهای خاکی ارائه شده است. نتیجه بررسی منابع نشان دهنده اهمیت و اولویت امر مکانیابی قبل از احداث سازههای آبی میباشد و میتوان اینگونه برداشت نمود که کارآیی مناسب سازههای آبی قبل از هر چیزی نیازمند مکانیابی صحیح و تعیین رودخانههای دارای پتانسیل و مقدار جریان کافی بهمنظور پر کردن مخزن و سپس انتخاب بهترین و مناسبترین مکان برروی این رودخانهها برای احداث سدهای خاکی میباشد. تاکنون برای مکانیابی و احداث این سدها مطالعات کامل و جامعی انجام نگرفته و روش خاصی تدوین نشده است و همانگونه که در منابع ذکر شده مشاهده میشود بیشتر مطالعات در راستای مکانیابی سدهای زیرزمینی بر روی قنوات و بهمنظور کنترل و افزایش آبدهی قناتها انجام گرفته است. شاخصهای انتخابی در دو دسته کیفی و کمی و بر پایه آنالیزهای منطقهای تعریف شده و برای محاسبه و تعیین آنها از دادههای ماهوارهای، دادههای هیدرولوژی و ژئومورفولوژی استفاده شده است. معیارهای کیفی بهمنظور شناسایی درهها و بر پایه تفسیر تصاویر ماهوارهای و نقشههای بزرگ مقیاس مورد استفاده قرار میگیرند. معیارهای کمی نیز شامل شاخصهای هیدرولوژی، مورفولوژی و ضریب ترکیب میباشند. شاخص مورفولوژی(α) بعنوان نرخ سود به هزینه (B/C) قابل محاسبه بوده و شاخص هیدرولوژی(P) مبتنی بر آنالیز زیرحوضهها و الگوهای بارانسنجی منطقه میباشد. ضریب (β) نیز از حاصلضرب شاخصهای هیدرولوژی و مورفولوژی محاسبه میگردد. در روش بکار برده شده در حوضه کالآجی استان گلستان، از 56 مکان انتخابی در مرحله اول 27 مکان توانستند از فیلتر معیارهای پیشنهادی عبور کنند. سپس مکانهای باقیمانده براساس مقایسات جفتی و وزندهی در نرم-افزارExpert Choice اولویتبندی شدند که در نهایت براساس وزن نهایی بدست آمده از نرمافزار و بازدیدهای منطقهای مشخص گردید که نقاط 34، 24 و 42 دارای اولویتهای برتر برای احداث سدهای کوتاه خاکی در منطقه مورد بررسی میباشند.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2367_77853310d916e273a2f50c99caf4e5bc.pdf
2015-05-22
231
249
اولویتبندی
سنجش از دور
معیارهای حذفی
مقایسه جفتی
محمد
آمانی
faryad.amani@gmail.com
1
دانشگاه گرگان
LEAD_AUTHOR
علی
نجفی نژاد
najafinegad@gmail.com
2
استاد دانشگاه گرگان
AUTHOR
امیر احمد
دهقانی
amirahmad.dehghani@gmail.com
3
استاد دانشگاه گرگان
AUTHOR
مشهد قلی
مارامایی
maramaei@yahoo.com
4
کارمند اداره منابع طبیعی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی توأم تغییرات زمانی- مکانی بارش ماهانه (مطالعه موردی بخشی از استان گلستان)
بارش یکی از تغییرپذیرترین پدیدههای هواشناسی و هیدرولوژیکی است. بررسی نحوه تغییرات زمانی-مکانی بارش به منظور مدیریت و برنامهریزی منابع آب در مناطق مختلف یک حوضه آبریز بسیار ضروری است. خودهمبستگی زمانی-مکانی این دادهها از یک طرف کار تحلیل آنها را مشکل میسازد و از طرف دیگر سبب افزایش دقت تحلیل آنها میشود. هدف از این پژوهش، مدلسازی تغییرات توأم زمانی-مکانی و درونیابی بارش ماهانه در سطح استان گلستان است. در این پژوهش تغییرات بارش ماهانه 30 ساله برای 30 ایستگاه بارانسنجی و هواشناسی استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت. جهت تحلیل زمانی- مکانی دادهها، ابتدا ماهیت اولیه آنها از نظر همگنی در واریانس و مانایی در زمان و مکان بررسی شد. با بررسی مدلهای مختلف تغییرنگار زمانی-مکانی، مدل متریک جمعی با RMSE برابر با 14/0 میلیمتر به عنوان مدل مناسب انتخاب شد. سپس به کمک این مدل درونیابی با همسایگیهای مختلف انجام شده که حاصل آن تعداد 360 نقشه توزیع ماهانه بارندگی بود. درونیابی با تعداد 20 همسایگی حداقل خطای تخمین کریجینگ را نشان داد. همچنین میانگین خطای تخمین کریجینگ نزدیک به صفرمیباشد. بر اساس نتایج به دست آمده، الگوی تغییرات بارش در نقشههای استخراج شده با نقشههای مقادیر مشاهداتی، مشابهت زیادی دارد که نشاندهنده مناسببودن روش مدلسازی است. از نتایج این پژوهش میتوان به منظور تعیین مقادیر بارندگی در مناطق بدون ایستگاه و در هر بازه زمانی (تحت تأثیر همبستگیهای زمانی و مکانی) استفاده نمود.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2368_5dbc72f954c94e0c5d143b81cd38bee5.pdf
2015-05-22
251
269
دادههای زمانی-مکانی بارش
تغییرنگار زمانی- مکانی
مدل متریک جمعی
استان گلستان
نفیسه
حسنعلیزاده
n_alizadeh2010@yahoo.com
1
دانش ‏آموخته کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ابوالفضل
مساعدی
mosaedi@yahoo.com
2
دانشگاه فردوسی مشهد- دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست
LEAD_AUTHOR
عبدالرضا
ظهیری
zahiri_reza@yahoo.com
3
استادیار گروه مهندسی آب-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
محسن
حسینعلی‏زاده
alizadeh_m2001@yahoo.com
4
استادیار گروه آبخیزداری و مدیریت مناطق خشک-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر سطوح مختلف آبیاری جویچهای و تراکم بوته بر کارایی مصرف آب در چغندرقند
به منظور بررسی تاثیر روشهای مختلف آبیاری جویچهای و تراکم بوته بر خصوصیات کمی و کیفی چغندرقند این تحقیق در شهرستان الشتر در سال زراعی 1389 در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با چهار تکرار به صورت کرتهای خرد شده( اسپیلت پلات) انجام شد. کرتهای اصلی A شامل سه سطح شامل، a1 = آبیاری کامل جویچه با فاصله ردیف 50 سانتیمتر و یک ردیف کاشت، a2 = آبیاری یک در میان جویچه ها با فاصله ردیف 50 سانتیمتر و یک ردیف کاشت و a3 = آبیاری کامل جویچه با فاصله ردیف 75 سانتیمتر و دو ردیف کاشت میباشد. کرت فرعی B شامل سه سطح تراکم بوته شامل، 100000 = b1، 80000= b2 و 66666 = b3 بوته در هکتار میباشد. هر کرت آزمایشی شامل 4 ردیف کشت به طول40 متر بوده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین سطوح فاکتور اصلی و فرعی از نظر عملکرد ریشه، مقدار آب مصرفی، درصد قند خالص و ناخالص، کارایی مصرف آب بر اساس عملکرد ریشه و قند، و همچنین ناخالصی پتاسیم تفاوت معنی داری وجود دارد و بالاترین کارایی مصرف آب بر اساس عملکرد قند مربوط به تیمار a3b1 با مقدار 496/1 کیلوگرم بر متر مکعب آب با عملکرد 24/11 تن قند خالص در هکتار می باشد. بنابراین تیمار a3b1 نسبت به سایر تیمارها به عنوان تیمار برتر انتخاب شد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2369_8dc21c561b7be8b3560163e629858595.pdf
2015-05-22
271
285
چغندرقند
کارایی مصرف آب
تراکم بوته
آبیاری جویچهای
آبیاری یک در میان
داریوش
حسنوند
hasanvand@yahoo.com
1
دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد
AUTHOR
امیرحمزه
حقی آبی
haghiabi@yahoo.com
2
دانشگاه لرستان
AUTHOR
صمد
امامقلی زاده
s_gholizadeh517@yahoo.com
3
دانشگاه شاهرود
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پیشبینی جریان روزانه رودخانه اهرچای با استفاده از روش های شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) و مقایسه آن با سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS)
در طی سالهای اخیر پیشبینی فرآیندهای هیدرولوژیکی به منظور بهرهبرداری پایدار از منابع آب با استفاده از روشهای هوشمند مورد توجه دست اندرکاران بخش آب قرار گرفته است. در این تحقیق با بهرهگیری از شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) و سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS) اقدام به پیشبینی دبی جریان روزانه رودخانه اهر چای واقع در استان آذربایجان شرقی در ایستگاه های اورنگ، برمیس و تازه کند گردید. برای مدلسازی جریان یک روز بعد، داده های دبی روزانه سالهای 1381 تا 1388 مورد استفاده قرار گرفت. طی فرایند مدلسازی داده های دبی 6 سال به عنوان داده های آموزش و بقیه به عنوان داده های آزمون انتخاب گردید. ارزیابی نتایج پیشبینیها با استفاده از معیارهای ضریب تبیین (R2) و ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE) نشان داد، سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی با دقت بالاتری (94/0= R2 و (متر مکعب بر ثانیه) 0318/0=RMSE ) نسبت به شبکههای عصبی مصنوعی (92/0= R2و (متر مکعب بر ثانیه) 0378/0 =RMSE) جریان روزانه رودخانه اهرچای را پیش بینی می کند.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2370_1e877dccf84103954ce9e21a229ac948.pdf
2015-05-22
287
298
پیش بینی دبی جریان
شبکه های عصبی مصنوعی
سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی
رودخانه اهرچای
محمدرضا
عبداله پور آزاد
reza_abd_a@yahoo.com
1
کارشناس ارشد- شرکت میعاد سازه پارس
LEAD_AUTHOR
محمد تقی
ستاری
mtsattar@yahoo.com
2
استاد دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنه بندی خطر و برنامه مدیریت رواناب شهری با استفاده از تکنیک های GIS و AHP (مطالعه موردی شهرگرگان، استان گلستان)
تحقیق حاضر به منظور پهنه بندی خطر و مدیریت رواناب سطحی در شهر گرگان به وسعت 3652.85هکتار با تکیه بر معیارهای هیدرولیکی و آسیب پذیری و اثرات محیطی با استفاده از تکنییک های تصمیم گیری چند معیاره وسیستم اطلاعات جغرافیاییصورت گرفت. برای اجرای برنامه ابتدا لایه های برداری ورودی شامل لایه های کاربری اراضی شهری، لایه کانالها و مسیل های شهری، لایه رقومی ارتفاعی، لایه ژئولوژی و لایه سطح آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی، توسط نرم افزار GISخوانده شده، بعد از انجام پردازش های لازم بر روی آنها، به فرمت اطلاعات رستری متناسب با محدوده مطالعاتی تبدیل می شوند .در گام بعدی ساختار سلسله مراتبی با توجه به هدف مسئله شکل گرفته و در مرحله بعد مقادیر شاخص وزنی هر لایه اطلاعاتی و طبقات مختلف آنها براساس شاخص وزنی AHP و توسط نرم افزارExpert Choice مورد بررسی قرار گرفت. با اعمال وزن هر یک از نقشه های معیار اصلی (آسیب پذیری، هیدرولیکی و اثرات محیطی) بر اساس قواعد تصمیم گیری چندمعیاره، نقشه نهایی پتانسیل سیل خیزی براساس نقاط عطف منحنی فراوانی تجمعی پیکسلها در 5 کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلیزیاد طبقهبندی گردید، بطوریکه حدود 7/1 درصد از محدوده مطالعاتی در کلاس خطرپذیری یک، 6/11 درصد در کلاس دو و 07/43 درصد در کلاس سه، 3/24 درصد در کلاس چهار و در 1/19 درصد در کلاس خطرپذیری پنج واقع شد.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2371_b4d7366be9667f1bb9d489eeb1633503.pdf
2015-05-22
299
308
گرگان
رواناب شهری
GIS
Expert_ Choice
سامان
بدیعی زاده
saman.badie84@gmail.com
1
دانشگاه منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
عبدالرضا
بهره مند
abdolreza.bahremand@yahoo.com
2
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
عبدالحسین
آرامی
arami1854@gmail.com
3
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
مجتبی
عزیزی
mojtaba.azizi2010@yahoo.com
4
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی هوشمند سری زمانی جریان ماهانه حوضه رودخانه شور قروه با شبکه عصبی مصنوعی
پیش بینی دقیق جریان در رودخانه ها یکی از مهمترین ارکان در مدیریت منابع آبهای سطحی به ویژه اتخاذ تدابیری مناسب در مواقع سیلاب و بروز خشکسالی هاست. در حقیقت حصول روشهای مناسب و دقیق در پیش بینی جریان رودخانه ها را می توان به عنوان یکی از چالشها در فرآیند مدیریت و مهندسی منابع آب دانست. در این پژوهش برای مدلسازی هوشمند سری زمانی جریان ماهانه از یک دوره ی آماری26ساله (1389-1364) استفاده شد. جهت دستیابی به بهترین ساختار شبکه عصبی مصنوعی، ساختارهای مختلف با یکدیگر مقایسه شدند با این توضیح که جهت بهینه سازی وزن های اتصال در بین لایه های مختلف شبکه-عصبی مصنوعی از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. قانون یادگیری مورد استفاده در این تحقیق از نوع یادگیری سریع، با تابع انتقال تانژانت اکسون، تابع هدف، میانگین مربعات خطا و نوع آموزش از نوع آموزش N مرتبه می باشد نتایج نشان می دهند که بهترین عملکرد مربوط به حالتی است که از ورودی های بارش هر ماه، جریان هر ماه و دمای هر ماه برای بدست آوردن جریان ماه آینده استفاده شده است. همچنین در هر مرحله که جریان یا بارندگی به تنهایی به عنوان ورودی وارد شد عملکرد شبکه کاهش یافت. نتیجه اینکه بیشترین حساسیت مربوط به جریان هرماه می باشد و پارامتر دما تأثیر چندانی بر برآورد جریان ندارد. نتایج حاصل با توجه به ضریب همبستگی0/84 نشان دهنده دقت نسبتاً بالای شبکه عصبی مصنوعی در برآورد و تخمین جریان ماهانه حوضه رودخانه شور بوده است.
https://jwsc.gau.ac.ir/article_2372_4833c0dbf39a66efb2a6b9d5300e0830.pdf
2015-05-22
309
318
"مدلسازی هوشمند"
"شبکه عصبی مصنوعی"
"رودخانه شور قروه"
"پیش بینی جریان ماهانه"
اباذر
سلگی
abazar_solgi@yahoo.com
1
دانشگاه شهید چمران
LEAD_AUTHOR
فریدون
رادمنش
feridon_radmanesh@yahoo.com
2
دانشگاه شهید چمران
AUTHOR
کامران
سلطانی
kamransoltani@yahoo.com
3
دانشگاه شهید چمران
AUTHOR