%0 Journal Article %T نقش تبخیر و تعرق در پایش خشک‌سالی هواشناسی در چند ناحیه اقلیمی کشور %J مجله پژوهش‌های حفاظت آب و خاک %I دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان %Z 2322-2069 %A هاتفی, عادله %A مساعدی, ابوالفضل %A جباری نوقابی, مهدی %D 2016 %\ 05/21/2016 %V 23 %N 2 %P 1-21 %! نقش تبخیر و تعرق در پایش خشک‌سالی هواشناسی در چند ناحیه اقلیمی کشور %K شاخص بارش استاندارد شده %K شاخص شناسایی خشک‌سالی %K شاخص بارش- تبخیر و تعرق استاندارد شده %K پایش خشک‌سالی %K آب و هوا %R 10.22069/jwfst.2016.3052 %X سابقه و هدفآب یکی از اساسی‌ترین نیازهای بشر و سایر موجودات زنده است. خشک‌سالی پدیده‌‌ای طبیعی و تکرار‌پذیر است که می‌تواند موجب بروز بحران‌های جدی شود. این پدیده ‌در هر رژیم آب و‌ هوایی، حتی در مناطق مرطوب ممکن است مشاهده شود، اما اثرات و فراوانی آن در مناطق خشک و نیمه‌خشک بیشتر نمایان می‌شود. مهم‌ترین عامل ایجاد خشک‌سالی بارندگی می‌باشد، اما افزایش و یا کاهش تبخیر و تعرق می‌تواند تا حدودی شرایط خشک‌سالی را تشدید و یا تعدیل نماید. به منظور پایش خشک‌سالی از شاخص‌های متفاوت که عموما مبتنی بر بارندگی و یا بارندگی و تبخیر و تعرق می‌باشند، استفاده می‌شود. از طرف دیگر پایش خشک‌سالی بر اساس شاخص‌های متفاوت ممکن است نتایج متفاوتی را نیز سبب شود. از این‌رو، در این پژوهش به پایش خشک‌سالی هواشناسی و بررسی تاثیر تبخیر و تعرق بر آن طی سال‌های 1339-40 الی 1388- 89 و مقایسه وضعیت خشک‌سالی بر اساس سه شاخص SPI، RDI و SPEI در شش ایستگاه سینوپتیک رامسر، همدان، شیراز، سبزوار، بندرعباس و یزد، که به ترتیب در اقلیم‌های مرطوب ساحلی، کوهستانی، نیمه‌کوهستانی، نیمه‌بیابانی، بیابان ساحلی و بیابانی واقع شده‌اند، پرداخته شده‌است.مواد و روش‌ها در این مطالعه از آمار ماهانه پارامترهای هواشناسی بارندگی، دمای میانگین، دمای حداقل، دمای حداکثر، رطوبت ‌نسبی، ساعات آفتابی و سرعت باد، شش ایستگاه سینوپتیک استفاده گردید. ابتدا آزمون‌های اولیه آماری بر داده‌های ماهانه پارامترهای هواشناسی ایستگاه‌های مذکور صورت گرفت. به این منظور از سه آزمون معروف من–کندال برای تشخیص روند، من– ویتنی برای تشخیص همگنی و گروبز – بک برای یافتن داده پرت استفاده شده‌است. پس از تایید اولیه این داده‌ها از نظر همگنی و داده پرت، مقادیر هر یک از شاخص‌های SPI، RDI و SPEI در مقیاس‌های سالانه و فصلی محاسبه گردید.یافته‌هانتایج نشان داد که در مناطق مرطوب تفاوت معنی‌داری بین شاخص SPI با شاخص‌های RDI و SPEI که تبخیر و تعرق را در نظر می‌گیرند، وجود ندارد، اما در مناطق خشک تفاوت نتایج شاخص‌ها واضح است. کم‌ترین اختلاف از نظر پایش وضعیت خشک‌سالی، بین شاخص‌های SPI و RDI در فصل بهار و در شهر همدان می‌باشد، درحالی‌که بیش‌ترین اختلاف، بین شاخص‌های SPI و RDI در فصل تابستان و در شهر یزد (با اقلیم بیابانی) وجود دارد. این موضوع اهمیت پدیده تبخیر و تعرق در فصول گرم و خشک به‌خصوص در مناطق خشک و بیابانی و تاثیر آن بر خشک‌سالی را نشان می‌دهد. در فصل‌های پاییز و زمستان در هر شش ایستگاه مورد نظر، کم‌ترین اختلاف بین شاخص‌های SPI با SPEI و SPI با RDI اتفاق افتاده است، بنابراین در این فصل‌ها که تبخیر و تعرق کم‌تر می‌باشد، این پدیده نقش کم‌تری در شرایط رطوبتی (خشکسالی و یا ترسالی) دارد.نتیجه‌گیریبراساس نتایج این پژوهش، می‌توان بیان نمود که در بیشتر مواقع عملکرد شاخص‌ها‌ی مورد بررسی در مناطق مختلف و در بازه‌های زمانی متفاوت، یکسان نمی‌باشد. از طرف دیگر می‌توان نتیجه گرفت که نوسانات وضعیت رطوبتی (ترسالی و خشک‌سالی) در ایستگاه‌های مورد مطالعه بر اساس هر یک از شاخص‌های مورد بررسی بسیار زیاد می‌باشد. ضمن آن‌که شدت وقوع خشک‌سالی و تعداد دفعات تکرار آن بر اساس شاخص‌های مختلف، متفاوت می‌باشد. پیشنهاد می‌شود به منظور پایش خشک‌سالی هواشناسی در مناطق خشک که بارندگی عموما ناچیز بوده و از طرف دیگر تبخیر و تعرق چندین برابر بارش سالانه است، از شاخص‌هایی که مبتنی بر بارش و تبخیر و تعرق هستند، استفاده شود. در حالی‌‌که در مناطق مرطوب (مانند رامسر) پدیده‌ی تبخیر و تعرق نقش چندانی در وقوع خشک‌سالی ایجاد نمی‌نماید و می‌توان به منظور ساده‌سازی، خشکسالی هواشناسی را تنها بر اساس بارندگی پایش نمود. %U https://jwsc.gau.ac.ir/article_3052_fe3f51dd8a4590d165450a1901f8e13f.pdf